اشکی در گذرگاه تاریخ

از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان «آدم»،
زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید؛

آدمیت مرد!

گرچه «آدم» زنده بود.
از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق و خون، دیوار چین را ساختند

آدمیت مرده بود.

بعدها، دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب،
گشت و گشت...

نظرات 1 + ارسال نظر
سجاد چهارشنبه 12 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:28 ب.ظ http://shabash.blogfa.com

سلام . وبلاگ زیبا با مطالب پر محتوایی دارین به من هم سری بزن ممنون دوست عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد